داستان از یه هفته پیش شروع میشه،که امتحانات پیام نور رو گند زدم.راستش از این ناراحتم که چرا اینقدر خوندم.باورتون نمیشه شب تا صبح فقط میخوندم.چیزی که خیلی زورم میاد اینه که خیلی ها هیچی نخوندن ولی همه درس ها رو قبول شدم تازه معدلشون هم بالای 12 شد.روحیم خیلی اومده پایین.تو فکر کنکورم.نمیدونم چیکار کنم.از این حالت متنفرم،واقعا متنفرم.گیج گیجم.سرگرمیم شده فقط modern family و dexter.نمیدونم چیکار کنم.دوستان همه قبول شدن و ترم بعد میتونن 20 واحد بگیرن،اما من،ابوالفضل محمودی پر مدعا،کسی که خیلی ادعاش میشه،شده شاگرد تنبل دانشگاه پیام نور شهر بوشهر.راستش این موضوع که تنبل شدم بر میگرده به یه 4-5 سالی یعتی تقریبا از سال سوم راهنمایی.نمیدونم شاید هم قبل از اون هم من تنبل بودم و خودم نمیدونستم.نمیدونم،واقعا نمیدونم چی شد که من شدم این.یه حسی بهم میگه از زمانی شروع شد که دماغم شکست،یعنی سوم راهنمایی.ادامه درباره بینی خیلی صحبت میکنم.
نظرات شما عزیزان:
|